گردهافشانی یکی حساسترین مراحل در زادآوری موفقیتآمیز در بازدانگان و نهاندانگان بهشمار میرود. تعیین میزان دانه گرده و الگوی توزیع و فراوری آن در خلال زادآوری گیاه میتواند به شناخت ما درباره زیستبومها و تکامل بازدانگان و نهاندانگان کمک بسیاری کند. این شناخت، همچنین برای دستیابی به عملکرد بهینه و پایدار محصولات زراعی در کشاورزی و جنگلداری مهم است. سرشت هاپلوئید DNA دانه گرده میتواند در زمینه ژنتیک تکامل و تحلیل ژنومها به کار آید. با وجود این، مشاهده مستقیم حرکات و جابهجاییهای دانه گرده با توجه به اندازه کوچک آن امکانپذیر نیست. بنابراین عملاً تعیین یا ارزیابی الگوهای جابهجایی دانه گرده شدنی نیست. بههمیندلیل، جابهجاییهای دانه گرده از طریق روشهای غیرمستقیم برآورد شده است و تنها اطلاعات اندکی صرفنظر از اهمیت آنها در مطالعات زیستی در دسترس است. پیشرفتهای اخیر در فنون زیستشناسی مولکولی امکان تکثیر یک نسخه یا یک قطعه از DNA را به مقادیر زیاد فراهم کرده است؛ بهطوریکه میتوان ژنوتیپها را با استفاده از فن واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) شناسایی کرد. زمانی که برای نخستین بار دستور کار فن ژنوتاپینگ دانه گرده را در سال ۱۹۹۶ منتشر کردیم، بیشتر تمرکز کاربرد این فن در زمینه پژوهشهای گیاهشناسی بود. با وجود این، ما قانع شدیم که این فن، توانایی آن را دارد تا افقهای نوینی را در عرصههای مختلف پژوهشی بهویژه در زمینه بومشناسی گردهافشانی باز کند. خواندن این کتاب را به دوستداران، دانشجویان و کارشناسان رشته کشاورزی پیشنهاد میکنیم.